کد مطلب:45528
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:32
نظر شهيد مطهري در مورد ولايت فقيه چه بوده است؟
مسأله نظارت كه شهيد مطهري بيان كرده اند، با آنچه امروزه تحت عنوان «نظارت فقيه» توسط برخي از افراد يا جريانات سياسي مطرح مي شود، تفاوت اساسي دارد. امروزه معمولاً كلمه «نظارت» را در مقابل «ولايت» به كار مي برند؛ در حالي كه شهيد مطهري با حفظ مسأله ولايت، اين نكته را روشن مي كند كه ولي فقيه مانند رئيس جمهور يا نخست وزير رئيس دولت نيست؛ بلكه به عنوان يك ايدئولوگ از بالا جريانات را هدايت و كنترل مي كند و بر آنها نظارت دارد. ايشان در صفحه 85 كتاب «پيرامون انقلاب اسلامي» مي گويد: «ولايت فقيه به اين معنا نيست كه فقيه خود در رأس دولت قرار بگيرد و عملاً حكومت كند. نقش فقيه در يك كشور اسلامي؛ يعني، كشوري كه در آن مردم، اسلام را به عنوان يك ايدئولوژي پذيرفته و به آن ملتزم و متعهد هستند، نقش يك ايدئولوگ است، نه نقش يك حاكم. وظيفه ايدئولوگ اين است كه بر اجراي درست و صحيح ايدئولوژي نظارت داشته باشد. او صلاحيت مجري قانون و كسي را كه مي خواهد رئيس دولت بشود و كارها را در كادر ايدئولوژي اسلام به انجام برساند، مورد نظارت و بررسي قرار دهد. سپس به فرمان حضرت امام و مبني بر نخست وزيري بازرگان اشاره كرده و اين فراز را نقل مي كند: «به موجب حق شرعي (ولايت فقيه) و به موجب رأي اعتمادي كه از طرف اكثريت قاطع ملت به من ابراز شده، من رئيس دولت را تعيين مي كنم». بنابراين روشن مي شود كه منظور ايشان از نظارت عدم مباشرت در امور اجرايي است و اين همان چيزي است كه اكنون نيز در نظام جمهوري اسلامي اعمال مي شود.
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.